کسریکسری، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

عشق مامان

پیشرفت های سه ماهگی

سلام قند ونبات مامان شیرینی ششکلات کسری جونم اومدم از پیشرفتهایی که تو این مدت کردی برات بگم.جونم برات بگه که اول از همه پسرم هرجامن باشم صدامو تشخیص میده و دنبالم میگردی از قش قش خندیدنات بگم که دلم و میبری اول با هه شروع میکنه همش میگی هه هه بعد ذوق میکنی و بعدش قش قش میخندی که الهی من فدای اون خنده هاتبشم.بعد دوست داری هرچی بیاد جلو دهنت مک بزنی تمام بلوزای من و بابایی تو خوردی تازگیا اب دهنت بیشتر شده همش میترسم زودتر از موعد دندون دربیاری.راستی این و برات بگم دیروز طبق معمول قطره مولتی بهت دادم و شماهم که همیشه با عذاب میخوری وقتی تمام شد بعد از5دقیقه خواستم بهت شیر بدم روتو میکردی اونور فکر میکردی که میخوام دوباره بهت قطره بدم منم هم...
6 بهمن 1392

وزن سه ماهگی

سلام گل پسرم تاج سرم  کسری جون امروز من و تو دوتایی رفتیم خونه بهداشت بابایی نتونست باهامون بیاد ماهم اژانس گرفتیم رفتیم من فراموش کرده بودم  که باید سه ماهگی شمارو ببرم یا چهارماهگی که خامه اونجا گفت لازم نبود این ماه بریم خونه بهداشت باید چهارماهگی میرفتیم منم بهش گفتم حالا که تا اینجا اومدیم وزنتو بگیره که وزنت 7/100شده بود ماشاالله ماشاالله عزیزم. راستی مامان خیلی داری تغیر میکنی کامل چهره ی کسی که داره بهت لبخند میزنه رو تشخیص میدی و تو هم بهش لبخند میزنی وقتی لختت میکنم کامل میتونی به بغل برگردی کمی  دیگه میتونی دیگه غلت بزنی بعد دیگه میتونی کمرت و بگیری بالا سروصداهات خیلی بیشتر شده ولی تازگیا برای خواب کمی بدقلقی م...
3 بهمن 1392

محبت اطرافیان

کسری جونم این و مینویسم برات که بدونی چقدر اطرافیانت دوست دارن از مامان کبری شروع میکنم که همیشه هواسش بهت هست و حاظره ساعتها ترو رو پاش بزاره و تکون بده تا تو خوابت ببره با اینکه پاهاش درد میگیرن ولی هیچی نمیگه وقتاییکه میریم اونجا بخوابیم هرموقع تو نصف شبا بلند میشی شیر بخوری مامان کبری هم بلند میشه که اگه گریه کردی یاخوابت نیامد ترو بگیره بغل تامن کمی استراحت کنم که با این کارش من کمی تنبل میشم و باعث میشه بزکر از تو رختخواب بلند شم همش میگم الان مامانم ترو میگیره از بابا احمدبگم که مدام قربون صدقت میره وباهات بازی میکنی و مدام بهت پول میدی از خاله الی بگم که اونم همش دورو برته و با دایی کیکاووس نوبت میگیرن که تو رو بغل کنن از دایی ...
30 دی 1392

کاردستی

کسری جون امروز این پاپوش و برات درست کردم  عزیزم   همچنین این حیوانات   ...
29 دی 1392

سه ماهگی

          کسری جونم سه ماهه شد هورا پسرم امروز سه ماهه شد خدایا شکرت.....مامانی امروز خونه بابابزرگ واست کیک درست کردم و یه جشن کوچیک گرفتیم ولی بابایی پیشمون نبود چون دوسه روز تعطیلیه رفته ایوان پیشه مادرش ماهم به خاطر سرما کرمانشاه موندیم اینم از عکسای امروز ...
27 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد