کسریکسری، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

عشق مامان

چشم زخم

  کسری جونم این چشم زخم و با پارچه هایی که خاله الی برام گرفته درست کردم عزیزم ...
27 دی 1392

روند رشد

    سلام گلکم  کسری جونم فردا 3ماهه میشی عزیزم باورت میشه چقدر زود گذشت و تو داری کمکم بزرگ میشی دیروز اومدم لباسایی که بدو تولد تنت کرده بودم و نگاه میکردم وای مامانی باورم نمیشد که این لباسارو تو میپوشیدی و چقدر کوچولو بودی عزیزم  مامانی تازگیا انگشت شست تو میزاری تو دهنت و ملچ ملچ راه میندازی و بعد خوابت میگیره اولا کل مشتت و میخوردی  وهرموقع شستتو میخوردی حالت بهم میخورد ولی الان دیگه فقط شست تو میخوری عزیزم مامانی نمیدونی که چه صداهایی از خودت درمیاری و چه ذوق هایی میکنی عاشق این هستی که یکی بشینه کنارت و مدام باهات حرف بزنه همش میگه اوه ااا اوه   ...
27 دی 1392

قالب دست پا

            سلام جیگرم قندونبات مامان امروز امدم قالب دست و پاتو گرفتم تا یادگاری برات بمونه حالا قراره بابایی بره واسش قاب بگیره تا یه موقع خراب نشه ...
20 دی 1392

شاهکار مامان

  سلام گل پسرم قندو نباتم امروز من و خالی الی یه شاهکار برات درست کردیم البته بیشتر خاله الی زحمتشو کشید قدر این خاله تو بدون کمتر کسی داره اومدیم با تیوپ ماشین پدربزرگ این مبل زنبوری و برات درست کردیم تا شما روش راحت بخوابی انقدر دوسش داری عزیزم اینم عکستونه با مبلتون ...
20 دی 1392

اولین برف

  وای کسری جونم امروز وقتی از خواب بلند شدم دیدم داره برف میاد سریع رفتم دوربین و برداشتم تا اولی برف زمستانی گل پسرم و عکس بگیرم بعد وقتی از خواب بلند شدی بردمت پیشه پنجره تا برف و ببینی  راستی کسری جونم امروز تو رو تو کالسکه ات گذاشتم انقدر دوست داشتی که دیگه پایین نیامدی که من و بابایی و مجبور کردی همش تو خانه تو رو دور بزنم تا بلاخره خوابت برد الهی بمیرم که هوا سرده نمیتونیم ببریمت بیرون کالسکه سواری قول میدم هر موقع هوا بهتر شد باهم بریم بیرون عزیزم.رتستی امشب خانه دایی جعفر مامان شام دعوتیم گلم ...
1 دی 1392

شب یلدا

کسری جونم دیروز رفتیم اتلیه واسه شب یلدا عکس گرفتیم عزیزم هر موقع عکسا حاظر شد اینجا برات میزام امروزم امدیم خانه پدربزرگ تا شب یلدا اینجا باشیم وباهم جشن بگیریم..اینم چندتا از عکسای امشب ...
1 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد