سراب نیلوفر
کسرا جونم روزه جمعه به اتفاق عمه زهرا و خونه بابابزرگ رفتیم سراب نیلوفر البته من و شما و باباجونو عمه زهرا جلوتر رفتیم تا جا بگیریم اخه اونجا روزای جمعه خیلی شلوغه اون روزم خاله الی مسابقه والیبال داشت به خاطر این دیر اومدن...وقتی رسیدیم اونجا و مستقر شدیم من و تو و عمه زهرا رفتیم قدم زدن و حسابی کیف کردی اینجام بعد از کلی بازی حسابی خسته شدی و خوابیدی ...
نویسنده :
ازاده
23:36