کسریکسری، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

عشق مامان

در استانه 6ماهگی

1393/1/19 20:04
نویسنده : ازاده
164 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر مهربونم

کسرا جونم ای دوهفته تعطیلات عیدم تموم شد و همه به روال عادی زندگیشون برگشتن و پسر گلم تو این دوهفته با کل فامیلا اشنا شد حسابی عیدی جمع کرد و داد به مامانش تا براش نگه دارهنیشخند

پسرم هفته پیش تو رو گذاشتم تو روروکت باور نمیشد تونستی با کمک روروک راه بری فکر نمیکردم فعلا بتونی این کارو انجام بدی ولی پسر قوی من از پسش برومداز اون روز به بعد تو رو حدوده 10دقیقه میزارم روروک سواری کنی دیگه دبیشتر از اون بهت اجازه نمیدم وایسی میترسم واست زود باشه و به کمر نازنینت فشار بیاد عزیزم اخه خیلیا میگن پسر باید از 7الی8 ماهگی شروع کنه به نشستن.عکسای رورووک سواری تو واست میزارم

کسرای مامان یک هفته دیگه نیم ساله میشی عزیزم و برای خودت داری مردی میشی خیال باطلاین 6 ماهی که اومدی پیشه من و بابایی زندگیمون رنگ و بوی دیگه ایی داره هر روز به عشق تو زندگیمونو شروع میکنیم هر روز که میگذره ما به تو بیشتر عادت میکنیم و بیشتر از روزه قبل دوستت داریمقلبهرروز خدارو به خاطر وجود تو فرشته نازنین شکر میکنیم.پسر مهربونم نمیدونی وقتی واسه من و بابایی میخندی انگار دنیارو به ما میدن نمیدونی چه کیفی میکنم وقتی از بین چند نفر من و تشخیص میدی و میخوای بیای بغلم قلب

کسرا جونم هنوز دندون در نیاوردی و من همچنان منتظرم تا اون مرواریدای خوشجلت دربیان و من براشون جشن بگیرم.ابریزش دهنت خیلی بیشتر شده من احساس میکنم سرت داغه بجز اینا دیگه خیلی مشگل نداری واسه دندونت خدا رو شکر

توی این ماه میخواستم شروع کنم بهت غذای کمکی بدم ولی انقدر گفتم یک هفته دیگه بهت میدم واقعا باید یک هفته دیگه بهت بدم خیلی خوشحالم که میخوای غذا بخوری واقعا هر مرحله از رشد بچه واسه پدر و مادر خیلی شیرینه قرار شد با بابایی توی این هفته بریم واست صندلی غذا و صندلی ماشین بگیریم در ضمن میخوام دوباره واست کالسکه بخرم اخه مامامنی اون موقع که کاسکه خرید خیلی تجربه نداشت که کالسکه خوبی واست بخرهناراحت بخاطر این قراره واست کالسکه بخریم تا راحت باشی عزیزم

حالا از پیشرفت های این ماهت برات بگم گلکم خیلی بیشتر به اطراف دقت میکنی و اگه یه چیز جدید ببینی برای یه مدتی فقط بهش زل میزنی هرچیزی که به طرفت میگیرم سریع دستاتو بلند میکنی و دوست داری به دستش بیاریبغلکلماتی که حرف میزنی خیلی بیشتر شدی تازه من احساس میکنم تو گریه هات همش من و صدا میزنی و میگی مامامژهوقتی خوابت میاد باپشته دستات شروع میکنی چشماتو میمالی بعضی موقع ها خیلی راحت میخوابی ولی بعضی وقتا  با بدبختیابله

این لباس عروسکته که تنت کردمنیشخند

اینجا تو با ریحانه کوچولو عکس انداختی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رادینی
21 فروردین 93 1:13
سلآم عزیزم پسمل نازی دارین خدا براتون نگه داره به ما سر بزنید خوشحال میشم با هم دوست بشیم
ازاده
پاسخ
مرسی عزیزم چشم حتما مامانی فکر کنم اشتباه ادرس دادی
نيلوفر(مامان پرهام )
23 فروردین 93 14:42
كسرا جوني ماشالا ماشالا واسه خودش مردي شده ..... ديگه روي پاي خودش مي ايسته عززيزم هميشه به گردش فندو ق جوني ......
ازاده
پاسخ
مرسی خاله جونم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد