نامزدی
کسرا جونم دیروز نامزدی عمو غلام بود ولی شما هیچی ازش نفهمیدی چون یادم رفته بود برای شما پنبه ببرم تا توی گوشت بزارم به خاطر این من و بابایی تو رو نوبت نوبت بیرون نگه میداشتیم تا صدا شمارو اذیت نکنه
اینجا شما خواب بودی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی